English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4362 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hierarchical data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
Other Matches
data base management U مدیریت پایگاه داده
data base management U مدیریت پایگاه داده ها
data management system U سیستم مدیریت داده ها
network data management system U مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
data management U مدیریت داده ها
spatial data management U مدیریت داده فضایی
data processing management U مدیریت پردازش داده
data management programs U برنامههای مدیریت داده ها
data processing management association U انجمن مدیریت پردازش داده
management system U سیستم مدیریت
management system U سیستم اداره
project management system U سیستم مدیریت پروژه
database management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
management information system U سیستم مدیریت اطلاعات
management information system U نرم افزاری که به مدیران شرکت امکان دستیابی و بررسی داده را میدهد
information management system U سیستم مدیریت اطلاعات
command management system U سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
association for system management U یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
relational database management system U پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
relational database management system U نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
relational database management system U پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است
data base U پایگاه داده ها
data base U مبنای اطلاعات
data base manager U مدیر پایگاه داده
data base environment U محیط پایگاه داده
data base administrator U مدیرپایگاه داده
very large data base U پایگاه داده بسیار بزرگ
data base packages U management base data
data base administrator U مسئول پایگاه داده ها
data base analyst U تحلیل گر پایگاه داده
distributed data base U پایگاه داده توزیعی
computerized data base U پایگاه دادههای کامپیوتری
data base specialist U متخصص پایگاه داده
data processing system U سیستم پردازش داده
data collection system U سیستم جمع اوری داده ها
data communication system U سیستم ارتباطات داده
data distribution system U سیستم توزیع داده ها
data record system U سیستمضبطاطلاعات
electronic data processing system U سیستم پردازش الکترونیکی داده
relational data menagement system U سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
automatic data processing system U سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
management U ship leader
management U برنامه ریزی
management U سازماندهی
management U مدیریت وریاست حسن تدبیر
management U حل و عقد
management U حیله
management U property endowed the affairsof the of تولیت عین موقوفه
management U مدیران کارفرمایی
management U سرپرستی
management U ترتیب
management U مدیریت
management U هدایت یا سازماندهی
management U اداره
management U اجرا و نگهداری شبکه
file management U مدیریت پرونده ها
file management U مدیریت پرونده
career management U مدیریت مشاغل
file management U مدیریت فایل
facilities management U مدیریت امکانات
database management U مدیریت پایگاه داده ها
task management U مدیریت کار
career management U مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
demand management U مدیریت تقاضا
configuration management U مدیریت پیکربندی
concurrency management U مدیریت همزمانی
watershed management U انجیرداری
financial management U مدیریت مالی
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
supply management U مدیریت عرضه
scientific management U مدیریت علمی
resource management U مدیریت منبع
record management U مدیریت رکوردها
record management U مدیریت مدارک
production management U مدیریت تولید
personnel management U اداره کردن پرسنلی
task management U مدیریت وفیفه
watershed management U کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
management group U ائتلاف تجاری
management group U ائتلاف چند شرکت
board of management U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
management board U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
wildlife management U مدیریت حیات وحش
watershed management U ابخیزداری
personnel management U مدیریت پرسنلی
personnel management U مدیریت استخدام
ownership and management U مالکیت و مدیریت
management expenses U مخارج اداری
management expenses U مخارج مدیریت
management coding U سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
management accounting U تهیه حساب جهت مدیران
job management U مدیریت برنامه
inventory management U مدیریت موجودی
industrial management U مدیریت صنعتی
game management U شکاربانی
management graphics U مدیریت گرافیک
management report U گزارش مدیریت
operational management U مدیریت عملیاتی
monopoly management U مدیریت انحصاری
memory management U مدیریت حافظه
materiel management U مدیریت اماد
materiel management U مدیریت اقلام
materials management U مدیریت مواد
management science U علم مدیریت
game management U شکارداری
database management program U برنامه مدیریت پایگاه داده ها
middle level management U مدیریت سطح متوسط
memory management program U برنامه مدیریت حافظه
top level management U مدیریت سطح بالا
lower level management U مدیریت سطح پایین
army management structure U سازمان مدیریت نیروی زمینی
home management software U برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
information resource management U مدیریت منبع اطلاعات
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
relational database management U مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
project management program U برنامه مدیریت پروژه
paged memory management U مدیریت حافظه صفحه بندی شده
file management program U برنامه مدیریت فایل
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
computer aided factory management U مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
action oriented management report U گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
record oriented database management U برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
table oriented database management progr U برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
flat fuiile database management program U برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
off base <idiom> U غیر دقیق ،نادرست
first base U اولینپایگاه
sub base U زیر بستر
base 0 U پایه 01
get to first base <idiom> U موفق بودن ،شروع خوبی راداشتند
base 0 U decimal
base course U لایه شالوده
base course U لایه اساس قشر اساس
second base U دومینپایگاه
base course U قشر پی راه
base course U قشر لعاب
r base U ار- بیس
to base one self U اعتماد کردن
to base one self U تکیه کردن
sub base U زیر قشر
third base U موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
linear system [system of linear equations] U دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
base running U دویدن بسوی پایگاه
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
prisoners base U بازی گرگم بهوا
base spray U بسک ته
base stone U سنگ زیرین
base repair U تعمیرات پایگاهی
base repair U تعمیر اساسی
base surge U ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
base surge U ابر پایه قارچ اتمی
base register U ثبات مینا
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
base speed U سرعت منتجه
base ring U رینگ پایه
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
base spray U بسکهای ته گلوله
base runner U توپزنی که در پایگاه است یابسوی ان می رود
base shop U تعمیرگاه پادگانی
base section U بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
base shop U تعمیرگاه نگهداری امادگاهی تعمیرگاه پایگاهی
base speed U سرعت مبنا
base reserves U اماد مبنای ذخیره
base reserves U ذخایرپادگانی نیروی احتیاط پادگانی
base pairing U جفت شدن بازی
base ore U کانه کم عیار
base operation U عملیات پایگاهی
base on halls U گرفتن امتیاز با رسیدن به پایگاه نخست
base of wall U روپی
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
base of origin U پایگاه مبداء منبع اصلی مبداء ارسال
base of origin U مبداء اصلی
base of operations U پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
base of operations U پایگاه عملیات
fire base U مبنای اتش
base of fire U مبنای اتش
base number U عدد پایه
base number U عدد مبنا
base mortar U قبضه مبنا
base mortar U خمپاره مبنا
base path U مسیر بین پایگاهها
base pay U حقوق ثابت بدون مزایا وفوق العاده
base peak U پیک مبنا
base register U ثبات پایه
base price U قیمت مبنا
base price U قیمت پایه
base point U نقطه مبنا
base plug U درپوش تحتانی گلوله درپوش کف
base plate U صفحه زیر ستون
base plate U صفحه پای ستون
base pitch U فاصله بین نیمرخهای مشابه دو دندانه مجاور از یک چرخ دنده
base piece U مقر
base piece U پایه پایه استقرار
base piece U کف
base piece U قنداق
base piece U قبضه مبنا
base piece U توپ مبنا
base piece U توپ اصلی
base period U زمان مبنا
base memory U حافظه پایه
defense base U پایگاه دفاعی
Recent search history Forum search
1مقدار دهدهی بزرکترین عدد اعشاری چیست
1معنی کنید: Residential Demand Side Management
1کارآفرینی
1تحت نظارت سازمان اتوبوسرانی رشت و حومه
1The system has been solved by a coupled Poisson– Neumann algorithm. The resolution method consists of the linearization of the transport equations by the finite difference method. The actual version u
1nternal brand management of destination brands: Exploring the roles of destination management organisations and operators
1Secure data aggregation in wireless sensor networks
1• What is Data Preparation. That is the diffrents between the Dimensional modeling and third-normal-form (3NF) modeling? Answer 6 - The data presentation area is where data is organized, stored, and m
1Immune system remembers pathogen on subsequent exposure
03. Does the management team “put themselves in your shoes”?
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com